از پشت پنجره اتاقم دیدمت که از خونه زدی بیرون ؛متوجه لرز بدنت شدم . نگرانت بودم .اومدم بیرون تا ازت بپرسم چرا اینجایی و کمکت کنم ولی تو با شنیدن رعد برقی دویدی . گریه میکردی .فریاد میزدی.
من در تمام این مدت دنبالت دویدم .
خیلی درد داری نه؟
گذاشتمش انجین لند حرفی هم نیست اوکی *^*؟
تنم نمیاد پی دی اف کنم
پ.ن : اگه کسی تنش میاد پی دی اف کننه بزارم سیتی مون *^*